رضا بابک بازیگری است که از پس طی تجربه گرانبها و خاطرانگیزی امروز به حضور کمرنگی در سریالهای تلویزیونی رسیده است. او علت این کمکاری را در ضعف کارهای پیشنهادی میداند و میگوید «من مدت یک سالونیم بود که هیچ کار تلویزیونی انجام نمیدادم، این مدت دوری باعث شد که عدهای فکر کنند که قصد کار کردن ندارم اما مسأله اصلی متن کارهایی پیشنهادی بود. در این مدت متنهای بسیاری را خواندم اما هیچ یک از فیلمنامهها مرا برای حضور در آنها مجاب نکرد.
سریال «گل بارون زده» کاری بود که چندی پیش مراحل تصویربرداریاش به پایان رسید و گویا هم اکنون نیز پس از طی مراحل فنی به نوبت پخش رسیده است. به زعم من این سریال کار قابل قبولی در میان دیگر برنامههای مرسوم تلویزیون محسوب میشود. البته من هنوز بازده و ماحصل تلاشهای گروه سریالساز، «گل بارون زده» را ندیدهام اما همانطور که گفتم قصه کار به نسبت دیگر فیلمنامهها و داستانها از شکل و فرم خوب و فراز و فرودهای مناسبی بهرهمند است.
رضا بابک علاقه ویژهای در نگارش و اجرای کارهایی با موضوعات کودک دارد. او در این باره عنوان میدارد: «من در زمینه نمایشنامهها و سناریوهای کودک هم فعالیت میکنم. کارهایی هم در این زمینه انجام دادهام. به عبارت دیگر سعی کرده تا افکارم را روی کاغذ بیاورم تا شاید روزی این کارهایم به نتیجه برسد. کار کردن در این دوران بسیار سخت و طاقتفرسا است. ما در گذشته کارهای خوب بسیاری انجام میدادیم و دستمان از نگارش تا تصویب و آمادهسازی باز بود و این فرآیند به راحتی انجام میگرفت. اما امروز دیگر این گونه نیست. واقعا نمیدانم مشکل کجاست.
ولی معتقدم که همه چیز به همان شتابزدگی باز میگردد. عجله و سرعتی که بر تمام جوانب زندگیمان سایه افکنده است، کیفیت زندگی را نیز پایین آورده است. پیش از این به شکل مجزا هم به کار کارگردانی مشغول بودم. اما اگر امروز قرار باشد باز هم به سمت کارگردانی روی بیاورم آیا این تضمین وجود دارد که پس از شش ماه بتوانم ماحصل تلاشهایم را به اجرا و سرانجام درست برسانم.
به هر حال امروز دیگر در سنی نیستم که بخواهم ریسک کنم. از این رو کماکان مشغول کار هستم و امیدوارم که شرایط سختی برای کارگردانهای ما بوجود نیاید که از این کار کنار بکشند. در شرایط فعلی شاهدنوعی بلاتکلیفی در تئاتر، سینما و تلویزیون هستیم. بلاتکلیفی که نمیدانم در ادامه راه به کجا میبرد.
به عنوان مثال اکنون در جامعه هنری و تئاتریمان شاهد لیسانسیههای فراوان کارگردانی و بازیگری و کلاسهای مناسب بازیگری هستیم. افرادی که هیچ کدام نتوانستهاند وارد تئاتر و سینما شوند. در حال حاضر تعداد ما به عنوان کسانی که تخصص داریم بسیار زیاد است، ولی آیا بازار برای کار وجود دارد.
او میافزاید: بارها صحبت راجع به ساخته شدن تئاتر شده ولی با یک تئاتر شهر و یک سری فرهنگسرا امکان کار برای جوانان مستعد وجود ندارد. در تلویزیون کم و بیش وضع به همین منوال است. گروههای مختلف مشغول کار هستند. در تلویزیون به خاطر تعداد شبکهها، کارها و حتی ساخت فیلمهای نود دقیقه شرایط جذب بازیگران و کارگردانها مساعدتر است. ولی باز هم در قیاس با آدمهای حرفهای و محتاج به کار این میزان کار هم جوابگوی متقاضیها نیست.